" زمکه آمده ام اما دلم بمانده است آنجا "
یکسال گذشت . صفای معنوی خوب و عجیبی بود . آیا آن صفا دوباره بدست خواهد آمد ؟ آیا ... .
سوالات زیادی وجود دارد که نمی دانم چه جوابی دارد ولی پاسخ اینها را باید در خود جستجو کنم .
اگر بتوانم خود را به خدای خود نزدیک تر کنم یقیناً به پاسخ این سوالات خواهم رسید . آری همین
است ؛ خودسازی و خود شناسی . دهه کرامت و هفته حج ؛ بهترین فرصت ها . اما نباید شعار داد و
باید وارد عمل شد . ان شاءالله بتوانم به آن عمل کنم . با خود می گفتم ای خدای مهربان
"دوباره کرده د لم هوای تورا " رفتن به سرزمین وحی مهم است ولی زنده کردن آن صفای معنوی و
روحانیمهمتر . چرا که خدا از رگ گردن به ما نزدیک تر است . پس می شود دوباره به مکه رفت
امّااین باربا دل . با دلی الهی و سرشار از معنویت ،پاک و بی آلایش. هنگامی که می خواستم از آن
حریمامنالهی برگردم با خدای خود گفتم :" دلم را می گذارم اینجا تا شوم من یاد این روزها " حال می
فهم که چه صفایی و چه حس و حال خوبی در مسجدالحرام و مسجدالنبی و قبرستان بقیع بود . چه
سعادتبزرگی بود که نصیبم شد . خدایا شکر . امّا آیا عوض شدم یا نه ؟ چه کردم ؟ خدایا حال مرا به
نیکوترین احوال تغییر ده " حول حالنا باحسن الحال " . دردهه کرامت و هفته حج فرصت خوبی یافتم
که دست به قلم شوم و بنویسم هرچند مبتدیانه ، اما ساده و خالصانه " هرسخن از دل برآید لاجرم
بردل نشیند "
" اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام فی عامی هذا و فی کل عام "
آمین یا رب العالمین
والسلام